astrip

گردشگری

astrip

گردشگری

مسیر دسترسی به برج دختر استانبول

مسیر دسترسی به برج دختر استانبول

برای دسترسی به برج دختر باید ابتدا به سمت اسکله کالاتاش بروید و از آنجا با قایق هایی که در این اسکله قرار دارند به سمت این برج بروید، این اسکله بصورت 12 ساعته یعنی از ساعت ۹ صبح تا ۹ شب در حال سرویس دهی به صورت رفت و برگشت برای گردشگران می باشد.

هزینه ورود به موزه برج دختر

برای ورود به موزه برج دختر باید مبلغی حدود 25 لیر پرداخت کنید.

برج دختر استانبول

ساعات بازدید از برج دختر استانبول

برای بازدید از این بنای تاریخی جذاب می توانید در تمام روزهای هفته از ساعت 9:15 صبح تا 18:45 دقیقه به بازدید بپردازید، اما در روزهای شنبه و یکشنبه برج دختر از ساعت 10 صبح تا 12:30 دقیقه بامداد قابل بازدید می باشد و زمانی که برای بازدید از این برج نیاز دارید حدود 1 تا 2 ساعت است.

روایت ها و داستان های برج دختر استانبول

برج تاریخی دختر استانبول با قدمت و تاریخچه ی زیادی که دارد دارای داستان ها و روایات بسیاری می باشد، که در ادامه چند مورد از این داستان های زیبا و شنیدنی را برایتان بازگو خواهیم کرد. با تهیه بلیط هواپیما چارتر تهران استانبول یا بلیط چارتر اصفهان استانبول در سایت پرواز خارجی آس چارتر از مزایا و تخفیفات ویژه ای برخوردار شوید.

برج دختر استانبول

شاهزاده و مار

یکی از جالب ترین داستان هایی که درباره برج دختر وجود دارد این است که پادشاه قسطنطنیه دخترزیبایی داشته است، که وی دخترش را خیلی دوست داشته است، روزی این پادشاه از یک غیب گو به پادشاه خبری ناگوار مبنی بر اینکه دخترش در سن 18 سالگی بر اثر نیش مار از دنیا خواهد رفت را می دهد، پادشاه بر اثر شنیدن این خبر بسیار اندوهگین می شود و دستور می دهد تا برجی در منطقه بسفر در این جزیره بسارند تا دخترش از گزند مار در امان باشد، اما زمانی که دخترش به سن 18 سالگی می رسد، پادشاه با سبدی پراز میوه به دیدار دخترش می رود، دخترک زمانی که درب سبد میوه را با خوشحالی باز می کمد مار افعی که درون سبد در میان میوه ها بوده دختر را نیش می زند و دخترک در برابر چشمان پدرش از دنیا می رود، و از آن زمان این برج بنام دختر معروف گشته است.

برج دختر استانبول

هیرو و لیندر

هیرو و لیندر یکی دیگر از افسانه ها و داستان های برج دختر است، هیرودختری زیبا و پاکدامن که قسم خورده بود که تا آخر عمرش از همه دور باشد بنابراین به تنهایی در این جزیره و به دور از همه زندگی می کرده است، اما در یکی از روزها مردی بنام لیندر با قایق خود که در حال عبور از کنار برج بوده است که عاشق هیرو می شود و برای اینکه دخارک او را قبول کند هرشب به سمت جزیره و برج دخار شنا می کرده تا لحظه ای هیرو را بببیند، و کم کم هیرو نیز به لیندر دلبسته می شود و از آن به بعد ماجرای عشقی این دو به  یک تراژدی تبدیل می شود. اما در یک روز که پسرک برای دیدن هیرو به سمت برج شنا می کند دریا طوفانی می شود و فانوس بالای برج بر اثر باد و طوفات شدید خاموش می شود و لیندر متاسفانه بخاطر طوفان و تاریکی دریا در میان موج های سهمگین سرگردان می شود و مسیرش را پیدا نمی کند، صبح که دخترک از خواب بیدار می شود با جسد بی جان لیندر در بیرون ازبرج روبرو می شود و او نیز از این غم بزرگ تاب نمی آورد و از بالای برج خود را به پایین پرت می کند.

برج دختر استانبول

بطال دلاور

داستانی دیگری نیز وجود دارد که در کتب تاریخی نیز وجود دارد، در قرن هشتم میلادی و در دوره اموی یک قهرمان عرب به نام بطال که آوازه ی دلاوری های وی به امپراتوری روم رسیده بود، بطال در آن زمان که عاشق دختر امپراتور شده بود، و امپراتوری روم شرقی نیز ازاین موضوع خبر داشت خانواده و دختر جوان خود را به برج در میان تنگه بسفر فرستاد و بطال که متوجه کار امپراتور شده بود با جزیره رفت و دختر امپراطور را سوار بر اسب خود کرد و کشتی ها را نیز به آتش کشید وفرسنگ ها از منطقه بسفر دور شد و دختر پادشاه عثمانی برای همیشه در افسانه ها ماند.

برج دختر استانبول

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد